ミ★ミبــــــازی روزگــــارミ★ミ | ||
|
تــو اینجــایی !
نظرات شما عزیزان: ميدوني از چي ناراحتم؟ سرم به همون سنگی خورد که به سینه میزدم... بازم سر بزن دوسم ![]()
.
به خواب هایم گفته ام تا تو را نبینند... به خانه برنگردند !!!
می نویسم: ” د ی د ا ر”
تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار
سلام عزیزم
خوبی خانومی مرسی که به یاد آتریسا جون هستین ![]() این دوماهه کلا درگیر فسقلی ها بودم؛ امروز اولین روزه اومدم نت ![]()
دل و
دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی همه کس نصیب دارد ز نشاط و شادی اما به منِ غریب و مسکین غم بی حساب دادی .... پاسخ:عزیزم ممنون از کامنتای زیباتون
تنها و
دل گرفته و غمگین نشسته ام چون کودکی فریب خورده ی آدم بزرگ ها ...
تو زبان لب خاموش مرا میدانی
لهجهء بوسه تو خیستر از باران است. داستانهای عجیبی داری ...
دلتنگ دلتنگم
آن عکسهایی را که هرگز در کنار هم...
باختن، سخت است
خاصه وقتی پای «دل» هم در میان باشد....
خدایا
خالی ام! حس می کنم مثل چرخ عقب دوچرخه مجید کم بادم! بعید هم نیست پنجر باشم ولی هر چه است خالی ام خدا....!
لیلی نام دیگر پاییز است
زیباست عاشق می کند می کشد....
ماجراهای احساسی خطرناک تر از جنگ هستند
در نبرد آدم یک بار بیشتر کشته نمی شود ولی در عشق...
چرا چتر...؟
چرا فرار...؟ تنها آدمهاي آهني زير باران زنگ ميزنند!
دیشب
باز هم بیطاقتیهای ندیدنت را در گوش زمین زمزمه کردم نمیدانم اینبار چه پیش خواهد آمد سونامی؟ زلزله؟ آتشفشان؟ ...
خورشید
دیگر طلوع نکرد این آخرین اتفاقِ عجیبِ رفتنش بود ...
بغضم؛
میانِ شادیِ یک عشقِ دوردست ترسم؛ شبیه خنده رانندههایِ مست باید به یک تصادف خونین امید بست...
خسته ام
بس که به تو نرسیده ام با اینهمه می خواهم اولین کسی باشم که نبوسیده کنار می گذارم ات دنیا ...
دلتنگ بازی های کودکانه نیستم
حالا هم در کوچه ها برای زمین خوردن بهانه هست ... فقط می ترسم می ترسم از اینکه برای گریه کردن روی پیراهن مادرم زیادی بزرگ شده باشم...
با غروری از سنگ
سرفراز از جنگ کشتگانَت باز آمدی و ندانستی که عاقبت از دختری شکست می خوری تنها در آینه با چین های بسیار ...
خسته شدم
از بس سنگ به دست مردم دادم تا پرنده بیاندازند ... وقتش شده در یک اقدام انتحاری خودم را در سی تکه به کوه قاف پرتاب کنم ...
در آتش میسوخت
به ما خیره بود. طلب ِ یاری داشت... در آتش صاحب دو قلب شده بود. قلبی برای ماندن و قلبی برای رفتن....
چـــــقــــــבر . .
زنـבگـے قـــــشـــنـــــگ میـشوב وقتے عـــــشـــــقـــــۍ בاشـــــتــہ باشـے ڪـہ پا بــہ پاۍ تــــــــــو "ـבیوانگـے ڪـــنـב"
تلــــخ اـωــــتـــ
ڪـــه בلتــ هـــــواے روزهــــایے را ڪنــــב ڪـــه یقیــــن בارے בیــــگر نمے آیـــنـב...
یـــــاـבم بــاشــــב بگـــویــمـتـــــــــ
בیگــــــر از ایــــن لــــبخنـــــבها : آن هــــم ناگهـــانــــے، نـثـار چشمــهاے بیقــرارم نڪـنــے؛ בلــــــــــم طاقتـــــــــ ایـــــن همـِ عاشقــــــے یـڪ جــــا را نــــــــבارב !!!
راستش را بگو . . .
زمانی که دوستم داشتی سعی می کردی چه کسی را فراموش کنی...؟!
به نظرم اونايی كه ميدونن از چی حالشون بده،
جزو اون هايی كه حالشون بده به حساب نميان! چون اينجوری نصف قضيه حله!!! حالِ بدِ اصلی وقتيه كه ندونی از چی حالت بده...
دو نفری که عاشق همن .. باید همدیگه رو به یه اندازه دوست داشته باشن
وقتی یکی اون یکی رو بیشتر دوست داره و تند تند در عشقش پیش میره مثل وقتیه که دو نفر دارن یه فرش رو لوله میکنن و یکی تند تند میپیچه و اون یکی عقب میفته نتیجهش یه فرشه که نافرم پیچیده شده .. هر از گاهی دوستداشتن همدیگه رو بررسی کنین گاهی لازمه ترمز کنید تا اون بهتون برسه
اپم خواسی بسر
خدایا
وقت داشتی تقدیر مارو درست کن قسمت آسفالتش درست افتاده رو دهن ما...
از سکوتم بترس
وقتے که ساکـــ ت می شوم لــ ـ ـابـנ همه ے נرנ נل هایم را بـرנه ام پیش خــــנا .....!
خیانت را مدرسه به ما یاد داد
همان جایی که گفت جای خالی را پر کنید
ادتو شروع میکنم خدای عزیز،دختر شیرینی که اینو میخونه،مهربونه و من بهش افتخار میکنم،تو زندگیش بهش کمک کن و کمکش کن که راه درست رو انتخاب کنه،
حالا به ساعت نگاه کن،تا 9دقیقه یه چیزی خوشحالت میکنه،بعداز اینکا این پیام رو خوندی با 15تا از دخترایی که دوسشون داری تو اشتراک بذار،حواست باشه فقط برای دختر بفرست!اگر برای من نفرستادیش یعنی دوست صمیمیت نیستم،حالا من یه بازی برات دارم که از سال 1977شروع شده،زمانی که ابنو خوندی برای 15نفر بفرست و آرزو کن این اتفاقات تو 5روز آینده بیفته روز اول:بابهترین خبر ممکن از خواب بیدار شی روز دوم:یه دوست قدیمی رو ببینی. روز سوم:پول زیادی به دستت برسه روزچهارم:یه روز عالی برات باشه روز پنجم:کسی که تو زندگی عاشقشی خوشحالت میکنه اگر اینو برای دوستات نفرستی برعکس این اتفاقا برات پیش میاد،این زنجیره رو قطع نکن،تا 9دقیقه بعد اینو برای دوستات بفرست،کار سختی نیست،و میبینی که اونا هم برات میفرستنش،باید بهش توجه کنی....
می گویند آدم های خوب به بهشت می روند
اما من می گویم آدم های خوب هر جا که باشند، آنجا بهشت است.
سخن از ماندن نيست ،
من و تو رهگذريم ، راه ... طولاني و پر پيچ و خم است ، همه بايد برويم تا افقهاي وسيع ، تا آنجا كه ... محبت پيداست و شايد اينجا سر آغاز بودن است و من و تو و هياهوئي در شهري سبز و آبي و خاكستري ما مي گريزيم شايد از بودن شايد از ماندن شايد از رفتن جز هراس ما را چه بايد من و تو رهگذريم به فردا بينديش به طلوعي ديگر ... و به آغازي دوباره و ما گشاينده ی راهيم ... لغزش صبر مداومت ولي ... بدان و باور کن اینجا بدون شک آغاز بودن ماست .....
دُرُسـتِہ
لَبـخَنــツــد غَـمارو میپوشونِہ اَمـّا چِشـایِ قِرمِز و صـِدایِ گـِـرِفـتِہ وخـَسـْتِہ هـَمِـہ چـیـو خـَراب مـیـکُـنِـِہ
مےخوامـ بِخَندَمـ...
اَز اُونـ خَنـدِھ هـاےِ بُلَنـد وَلے بُغضـِ تُـو گَلـومـ نِمےذارِهـ اِنگـار هَمیـشِھ قَـرارِھ اُونـ بِبَرِهـ
☜↺دِل،گــــَــــــــــرم کـــَـــردیــــم
بــــِه یــــِه گـــــوشے ســــَــرد√
نیست دیگہ اِحساس دُورَم...
هَمہ روزا و شَبـا تِڪرارے شُـدݩ تَـݩ خَستہ اے اَمـّا خوابِت نِمیبَره
تِڪرارے شُـده چهـار چُوبِ دوُرَمـ...
دُنیـاےِ خُـودَم... قـانُـوݩِ خُـودَم...✔
مَن حَرفامـ هَمیشہ بوۍ غَـمـ میده...
تُو آیینہ هَمـ تَصـویرِه گَنـدیـده...!!!
دَرد یـعنے:
دُنبــآلِ یِـه آهنگ باشےِڪِه حرفــ دِلـتــ بـآشـ ـه اما خُب هیچڪی در این حـَد داغـون نخـوندِـهـ ![]()
فَردای مَن خیـــلی وَقته کِه گُذشــته ازشــــ....
آب شـــدو ریخـــت روی گُونـــه هـــای مَنـــــ...
↲هَــر چـہ بُغضَتــــ↱
✔بُـزُرگــتَر ✔ ⇤ بَـهـآنـہ ی تِـرکـیـבنش ⇥ ✘ڪوچڪتر✘
⇦بـاز یہ روز دیگـه یـہ نَخ سیگـارم تو دَستمـه دوبـاره⇨
⇦ایـن زِنــدگے بـآز مے خـواد تـآ شَـب بَـد بیـآره...√
آدمـــــآ بایـــــَد
یـــــآد بگـــــیرَن ڪـــــہ خَنـــــدهــ بُزرگـــــ تَریـــــن نِشــــو نهـ ےِ دَردهـ...!
هَـر وَقــت اَز ســیـگـارَم دَم مـیــگـیـرَم...
اِحـســاس مـیـڪُنـَم بـویِ گــَـنـد مـیـگـیـرَم... نِـگـاهـَم بِـه تیـڪـ تیـڪـِ ســاعـتِ... ڪِـه بـبـیـنَـم سـاعــت چَـنـد مـیـمـیــرَم...!
مَـنْــ ایـنْــ ﺭﻭﺯﺍ...
ﺍَﺯ ﻫـَﻤِـــه ﺧـــﻮﺭﺩَمْـ... ﻓَﻘَـﻂْ ﻧَﻔَـسْـ میکِشَـمْـ... ﺑﺎ ﺭﻭﺡِ مُــردَمْـ...!!!
نـِمـیـدونـَم زنـدِگـے اَز جـٌـونــَم چـے مـیخـاد
ایـنـجـا هّیـچ جـوٌرِهْ دُرسـت نـِمیـشہ خـِـرِه مـارو گـرِفـتـِـہ کـوٌتـاهْ هَــم نـِمـیـاد...!!!
تُـو ایـن اتـاقِ دَه مِتـری...
هَـر روز بیشتَـر از دیـروز نَـخ کِـش میشَـم...!¡!
ڪُجـاےِ جـاده گـــُم ڪـنـــم...
بُغـضــے رو ڪِـہ تُـو ایـن صِـداستــــ؟!!! |
|
[ : بازی روزگار ] [ ] |